واکنش جالب شاه قاجار به خوردن ته دیگ
تاریخ انتشار: ۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۷۶۰۳۹
ته دیگ از کجا آمده سر سفره ایرانیها؟ از دل تاریخ و از دل آشپزی ایرانی آمده اما در دوران معاصر، کار، کار خانمهاست و «نادر میرزا» هم در کتاب آشپزیاش در دوره قاجار درباره ته دیگ نوشته است: «همه زنان دوست دارند و بس بامزه است»!
به گزارش فارس، علاقه ایرانیها به ته دیگ بیدلیل نیست که افسانهای است؛ قدمت ته دیگ هم در آشپزی ایرانی افسانهای است و انگار از روزی که غذای ایرانی بوده تهدیگش هم بوده.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی ماجرا را از سرآشپز جویا میشوند، ماجرای تهدیگ به گوش شاه میرسد و او دستور میدهد که کمی از تهدیگ را برایش ببرند. شاه که از خوردن تهدیگ مسرور میشود، دستور میدهد پس از آن، ابتدا تهدیگ را بهعنوان پیشغذا برای او ببرند و بعد غذای اصلی را».
کاملاً معلوم است که این حکایت نمیتواند سابقه پیدایش ته دیگ باشد، چون ته دیگ خیلی خیلی قدیمیتر از این حرفهاست و همیشه هم محبوب بوده است و شعر هم دارد محبوبیتش و «گرجی اصفهانی» شاعر دوره قاجار فرموده است: «به مطبخ از پی تهدیگ ار نَبُد کفگیر/ زنم به دیگ ز ناخن دو صد تراش و خراش [یعنی برای رسیدن به تهدیگ اگر کفگیر نباشد با ناخن دیگ را میخراشم].
ته دیگ به روش صفویه!در کتاب «مستطاب آشپزی» روش تهیه انواع تهدیگ در نقاط مختلف ایران، مشابه دانسته شده و چنین آمده است: «برای تهیه تهدیگ از خود برنج، ابتدا آن را میجوشانند و آبکش میکنند؛ در کف دیگ روغن یا کره میریزند، چند لحظه حرارت میدهند و کمی آب به آن اضافه میکنند.
پس از داغشدن آب و روغن، یک لایه برنج میریزند و پس از گذشتِ چند ثانیه بقیه برنج را اضافه میکنند. برای تهیه تهدیگ با مواد دیگر، کف دیگ را با یک ورقه نان لواش یا ورقههای سیبزمینی، کدو یا برگ کاهو میپوشانند و چند لحظه تفت میدهند، سپس برنج را روی آن میریزند. مدت زمان مورد نیاز برای بستن تهدیگ دستکم یکساعتونیم روی حرارت ملایم اُجاق است».
حالا دستور پخت تهدیگ را ۴۰۰ سال که عقب برویم به خوراکی احتمالاً لذیذ دیگری هم میرسیم که «سردیگ» بوده! در کتاب «مادة الحیاة»، متعلق به دوره صفوی آمده است: «هنگام نیمرسشدنِ برنج در ته دیگ، دو نان تُنُک[ظریف، نازک] گذارده و روغن به قدر کفاف دهند؛ پلاوِ نیمرس[پلو نیمپخته] روی نان مذکور ریزند، در آخر نان روی پلاو نهاده سر دیگ را بپوشند و آتش [منظور آتش هیزم است] به حد اعتدال در ته دیگ و بالای دیگ کنند تا نانهای بالا و پایین سرخ شوند».
ته دیگ در ادبیات و فرهنگ عامهتهدیگ که در سفره غذا برای ایرانیها اینقدر عزیز است، به مذاق خارجیها هم لذیذ میآید و در گذشته سیاحان بسیاری از مزه جالب تهدیگهای ایرانی نوشتهاند؛ از جمله اینکه: «پلو ایرانی اقسام مختلف دارد، گاهی هم با کشمش یا گوشت مخلوط میکنند و هر پلویی تهدیگ سرخ دارد» و اینکه: «تهدیگ بخش خوشمزه و باب دندان پلو است که آن را بر سینی یا دیس برنج نهاده و تعارف میکنند».
تهدیگ در ادبیات ایران نیز جایگاهی دارد برای خودش و همان جناب «گرجی اصفهانی» غیرت داشته روی تهدیگ و فرموده: «تهدیگ اگر دریغ کند مطبخی ز من/ من بیدریغ بر تن و جانش تبر کشم».
در فرهنگ عامه مردم نیز تهدیگ اشعاری دارد نظیر این: «ای آشپز دلاور/ تهدیگ رو زود بیاور». و باورهایی نظیر این: «مشهور است که اگر عروس شب پیش از عروسی (حنابندان) تهدیگ بخورد روز عروسی بارندگی میشود.
در گیلان نیز با شوخی و خنده، جوانان را از خوردن تهدیگ بسیار برحذر میدارند و بر این باورند که در عروسیشان باران میبارد». و ضربالمثلهایی نظیر این: «اردستانیها میگویند: تهدیگ خبر مرگ پلو را میآورد و مازندرانیها میگویند: تهدیگ روی چلو را هرچه گرفتی مفت است و سمنانیها میگویند: تهدیگ در ته دیگ بسته میشود».
با اختراع ته چین، جان آشپز نجات یافت
مطلبی که با تهدیگ شروع شود و درباره این خوراکی محبوب ایرانیها باشد، چه بهتر از اینکه با تهچین تمام شود؛ پس آخر سر هم حکایتی بخوانید درباره تهچین زعفرانی که البته معلوم نیست متعلق به کدام دوره زمانی است اما بعید نیست این یکی روایتی دُرست باشد درباره پیدایش تهچین: «حواس یکی از طباخان درباری، هنگام پختن چلو مرغ پرت میشود و چلو شفته شده و تهدیگ میبندد. طباخ از ترس جانش از زعفران کمک میگیرد و مرغ غذا را همراه با ماست و تخم مرغ به چلوی ته گرفته، اضافه میکند. به این ترتیب نه تنها جان طباخ در امان میماند که اولین تهچین زعفرانی متولد میشود».
منبع: فرارو
کلیدواژه: ته دیگ ایرانی ها ته دیگ ته چین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۷۶۰۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چگونه خنجر شمر به قصر محمدیه رسید؟
همشهری آنلاین- صفورا صادقی: محله محمودیه واقع در منطقه یک تهران مانند دیگر نقاط شمال تهران به دلیل داشتن آب و هوای خوش و قناتهایش مورد توجه دودمان قاجار قرار داشت. محله محمودیه که ایستگاهی به همین نام در خیابان ولیعصر دارد، از شمال به زعفرانیه، جنوب به بزرگراه چمران، شرق به الهیه و از غرب به محله ولنجک و اوین محدود میشود وجزء مناطق گران و لوکس تهران است.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
در سالهای دور نام این محله محمدیه بود که به خاطر وجود قصر محمدشاه قاجار بود که بعد از فوت او به قصر شوم معروف شد. تغییرات محله و تاریخچه آن را نصرالله حدادی، تهرانشناس، چنین توضیح میدهد: «اواخر سلطنت محمدشاه قاجار، صدراعظم او حاج میرزا آقاسی که جزو ملاکان بزرگ تهران بود، اراضی این منطقه را به شاه بخشید تا درآن قصر و باغی بسازند و شاه به آنجا نقل مکان کند. پس از ساخته شدن قصر و سکونت محمدشاه در آن، بیماری شاه شدت گرفت و از دنیا رفت. به همین علت بود که این قصر بین اهالی شوم و بدشگون خوانده شد. طوری که اعتماد السلطنه مینویسد:«ناصرالدین شاه سر ناهار فرمودند میخواهم باغ فردوس را ۲۰ هزار تومان بخرم. من عرض کردم که شاه مرحوم در قصر محمدیه نزدیک باغ فردوس مرحوم شد، من به دلم بد آمد. شما آنجا را ابتیاع نفرمایید. عجب این حرف موثر شد. فیالفور به هم خورد.» (روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، شعبان ١٣٠٢هجری قمری) به این ترتیب منحوسی باغ محمدیه تا باغ فردوس را هم دربرمیگرفت.»
حدادی ادامه میدهد: «حاج ملاعباس ایروانی ملقب به حاج میرزا آقاسی که بعد از مرگ قائم مقام فراهانی ردای صدارت دربار محمدشاه را به تن کرد، در تهران و ایران یکهزار و سیصد و سی و هشت بلوک و قریه و آبادی و مزرعه داشت و از ملاکین بزرگ ایران بود. از جمله املاک وی بازار عباس آباد، محله کنونی دکتر بهشتی و اراضی عباس آباد و حتی مالک اولیه منطقه قیطریه نیز حاج میرزا آقاسی بوده است. وی نفوذ زیادی در دربار قاجار داشت بهطوری که با توطئه سفیر انگلیس قائم مقام فراهانی را در باغ نگارستان به قتل رساندند. حاج میرزا آقاسی در سال آخر حیات محمدشاه تمام املاک خود را به شاه هبه کرد که بعد از شاه جزء ثروت پسرش ناصرالدین شاه شد که به اصطلاح به آن «خالصجات حکومتی» میگفتند.
قصر محمدیه بعد از مرگ محمدشاه مورد بی توجهی خاندان قاجار قرار گرفت و بعد از سالها مخروبه شد تا اینکه «محمدرحیم خان علاءالدوله» آن را خرید و به «محمودعلاءمیر» که به احتشام السلطنه معروف بود سپرد. محمودخان علاءمیر عمارتی نو ساخت و نام آن را عوض کرد تا خاطره بدشگونی آن را از اذهان پاک کند و نام قصر و محله را به محمودیه تغییر داد. خاندان علاءالدوله به شقاوت و بیرحمی شهرت داشتند به طوری که یک ضربالمثل در تهران رواج یافت با این مضمون که "خنجر شمر در خانه علاءالدوله است".»
نام محمودیه هم اکنون بر این محله ماندگار شده است. و اما داستان محله محمودیه در این مقطع به پایان نرسید بعد از چند سال فردی سوئیسی به نام دکتر «اشتمپ» که دندانپزشک مخصوص دربار احمدشاه قاجار بود کلیه این اراضی را خریداری و آن را به قطعات کوچکتری تقسیم کرد و به خارجیهایی که برای ماموریت نظامی یا فرهنگی به ایران آمده بودند فروخت. و این گونه محله جدید محمودیه شکل گرفت. پس از خیابانکشی و مشخص شدن مناطق تهران در دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی این محله جزء منطقه یک شهری شد و ساخت و سازهای جدید در آن بوجود آمد.
اکنون شاید اثری از آن عمارت و باغهای ییلاقی درباریان اثری نباشد ولی همچنان در اختیار اقشار مرفه جامعه است. برجها و آسمان خراشهایی که خودنمایی میکنند گواه این مطلب است.
کد خبر 843082 برچسبها منطقه ۱ شهردارى تهران